این فقط یک بعد از ظهر دیگر برای ماگدا و دوست پسرش بود تا اینکه او با یک مفهوم باور نکردنی به اینجا رسید. او برای او لباس زیر زنانه می کرد و به راحتی می دید که چقدر طول دارد که با خیره کننده بودن خود را تسلیم کند, مهربان, و هیکل شاخی. طولی نکشید که تسلیم شود و مانند دوست دختر پوره اروپایی خود دوست داشته شود. این خانم خیلی ناز است, من نسبت به این مرد حسادت دارم!