امور نژادی خانواده 2

هی سیس, بنابراین همه چیز با گام پسر من بسیار شدید شده اند. من به سختی می توانید دست من خاموش نگه داشتن او را هر زمان که ما به تنهایی و من نگران هستم پدر خود را در گرفتن. روز دیگر خیلی نزدیک بود. پسر من بر روی نیمکت آرامش بخش بود و من بلافاصله برای خروس بزرگ خود رفت. ما تکمیل نشده و حرارت یکدیگر تا زمانی که من تا به حال او درون من اند. ما باید در یک دوجین موقعیت زیر کلیک و من بیشتر از من می آمد به حساب. چندی پس از پسر من من با تقدیر خود را پوشش داده شده من متوجه شدم بابا باید خانه در حال حاضر می باشد. من امیدوارم که او به ما نمی رسد اما خروس پسر من ارزش در معرض خطر است. عشق کارامل.

دفتر خاطرات عزیزم: من در نهایت رفتن به صرف تعطیلات آخر هفته با خاله کارامل و عموی من درست مثل دختر در سال گذشته. من واقعا فکر می کنم آن را بزرگ به دور خواهد بود کمی و خواهر من به نظر می رسید هم عالی داشته.

دفتر خاطرات عزیزم: شب های دیگر عموی من در اتاق من آمد و شروع به صحبت کردن به من و سپس همه چیز خیلی عجیب. او شروع به دست زدن به پای من و من شروع به کار کمی تحریک بنابراین من به او خواسته برای جلوگیری از. او شروع به بازی با جوانان من بعدی و قبل از من آن را می دانستند من برهنه بود و مکیدن دیک عموی من. زبان ماهرانه خود را به من تقدیر سخت در یک گرم 69 و موانع من رفته بودند. ما عشق و من او را سوار خیلی سخت. من آهنگ چند بار من آمد تا عموی من غیر قابل تصور بود از دست داده و در داخل من آمد. من خیلی ترسوند شد آن خلق و خوی برای شب خراب اما من بر می گردم. من واقعا خوشحالم عموی من ساخته شده هستم من آن را انجام. – جولی