خدای من, من تقریباً عاشق آن جوجه بلوند هولناک شدم! خیلی دوست داشتنی و خوش فرمه, و غیره گره خورده و هوس انگیز! او مصمم شد برای دوست پسرش یک هدیه سکس شوکه کننده تهیه کند, و فقط جوراب های راه راه را بپوشید. اما دوست پسر یک دوست خوب را در کنارش معرفی کرد. در ابتدا شاخ سکسی خجالت کشید, با این حال او به سرعت تشخیص داد که تلاش برای سکس گروهی علیرغم همه چیز یک فکر ناپسند نیست. و هر یک از بچهها خیلی مشتاق بودند که خروسهای خود را برای گلوی عمیق بیش از حد تأمین کنند.