جوجه که روز مچ پا پیچ خورده و او حتی نمی توانست راه برود. او در کنار یک کیوسک ایستاده بود و در تلاش بود برای کشف کردن چه باید بکنید. خوشبختانه یک پسر عبور بود و او به کمک خود را در ازای یک فرصت به چیزهای سوراخ تنگ او با خروس بزرگ خود را به نوبت ارائه شده.