وقتی متوجه جوجه ای زیبا می شوید که روی یک نیمکت در مرکز خرید محلی نشسته است ، می دانید که او می خواهد لحظات خوبی را با یک غریبه بگذراند.. پنج دقیقه طول کشید تا بتوانم با او صحبت کنم تا به جایی راحت تر برود و این آپارتمان دوستان من بود که خانه را دریافت کردم عوضی برهنه و آب میوه از بیدمشک تنگ جوان او. مرد او را سخت با زاری از امداد آمد و من می دانستم که من همه چیز را درست حدس زده چون این زیبایی گرسنه برای خروس مانند یک گربه وحشی پشمالو تنها بود.