اگر متوجه شدید یک سبزه بریتانیایی سینهدار بزرگ که با کفشهای پاشنه بلند بلند میچرخد, خواستن نابجا, سینه های بزرگ او در صورتی پایین پایین پوشیده شده است, یک نقشه در دست او, شما چکار انجام خواهید داد?
کمی عصبی شدن در مورد اینکه چگونه می توان معامله با او را کشف کرد, هارمونی رینز چراغی از امنیت را در استیو می بیند, درهمسایگی. او به سمت او می رود و از او کمک می خواهد, در حال نمایش نقشه برای او. استیو راحت کمک می کند, بعد از همه, با فکر کردن قفسه بلند هارمونی، تا به حال ممکن است روی آنها چای سرو کند. او به جای روی نقشه، تمایل بیشتری به جوانان بزرگ هارمونی دارد.
باد میوزد و سردتر از دختر جادوگر است و هارمونی بدون ژاکت دور پراگ کار میکند.. استیو کتش را کف دست او میگذارد و یک فنجان چای در محلش برای او میگذارد, به راحتی در نزدیکی واقع شده است. مانند, یک چای فنجانی برای یک زن انگلیسی یک داروی مقوی جنسی تایید شده است. برگشت در محل خود, هارمونی یخ زدایی می کند و چای به گرم شدن او کمک می کند, با این حال، چیزی که او را گرم می کند، شرکت استیو با بریستول های بزرگ و زیبایش است.
غریبه ها بعد از ملاقات, سرنوشت به استیو دست سودآوری داده است, و زودتر از طولانی, هارمونی او را می مکد و خروسش را با جفت ملکه اش ماساژ می دهد. ● چشم, او زودتر از لعنت کردنش با نیش پراگش بیدمشکش را می لیسد که نشان از همکاری جهانی دارد..