شخص در دفتر نشسته بود و به عنوان او هیچ کار برای انجام دادن ندارند, او مبلمان شد انتخاب برای خانه کشور خود. او نمی تواند بین دو مجموعه را انتخاب کنید, است که چرا او دوست دختر خود را به نام و از او خواست تا بیایند و به او کمک کند. آنها تصمیم گرفتند این امر می تواند لذت بخش تر را انتخاب کنید در حالی که لعنتی.